هم ABAکلاسیک و هم روشهای منشعب شده از این رویکرد نشان داده اند که مهارت های شناختی و زبانی و رفتارهای سازگارانه کودکان را به میزان قابل توجهی بهبود می بخشند.برخی از کودکانی که تحت این درمان های فشرده قرار می گرفتند ، بیشتر از بقیه بهبود می یافتند. اما ادعای لوواس مبنی بر اینکه نیمی از کودکان خردسال که تحت درمان شدید ABA قرار می گیرند، بهبود می یابند، توسط برخی از متخصصان یک اغراق در نظر گرفته می شد. روانشناس بالینی کاترین لرد ، متخصص اتیسم در کالج پزشکی ویل کرنل در شهر نیویورک ، می گوید که این وعده ها زیانبخش بود. آنها این باور را به همه والدین منتقل می کردند که اگر از درمان درست پیروی کنند ، می توانند اتیسم فرزندشان را از بین ببرند و یا او را از اتیسم خارج کنند و این ادعایی است که امروزه نیز به ان اشاره می شود. کاترین لرد عنوان می کند: هیچ مدرکی در این مورد وجود ندارد و امروزه به طور کلی اتیسم به عنوان یک بیماری مادام العمر در نظر گرفته می شود.

اما پیش از این نیز روتر در 1970 ، در مطالعات طولی خود اقلیتی از نمونه های خود را که دیگر معیارهای اتیسم را در پیگیری ها نشان نمی دادند را مطرح نمود، فرض کلی روتر بر این بود که این نتیجه غیرعادی است یا منعکس کننده یک اشتباه در تشخیص.برای نمونه روتر عنوان می کند در حدود 5/1 درصد افراد تشخیص داده شده در بزرگسالی مشخص می گردیده است که به اشتباه تشخیص دریافت کرده اند. سیگمن و راسکین ، تقریباً 30 سال بعد (1999) ، گزارش دادند که 17 درصد از جامعه هدف انها تشخیص ASD خود را از دست داده اند. و به دست امدن چنین نتیجه ای را بیشتر در افراد دارای بهره هوشی بالا و یا اسپرگر محتمل می دانستند. هلت  ،سدرلاند و همکاران در 2008  با مرور نتایج در دراز مدت به این نتیجه رسیدند که بین 3 تا 25 درصد از افراد دارای اتیسم، در نهایت تشخیص خود را از دست می دهند. ولی در آن زمان مطالعات کمی این نتایج را گزارش کرده اند و به صراحت به این پرسش پرداخته اند که آیا توانایی های اجتماعی و ارتباطی آنها نیز کاملا معمولی گردیده است؟  هلت و همکاران همچنین نتیجه گرفتند که این مورد را بیشتر در تشخیص و درمان زود هنگام PDD-NOS مشاهده نموده اند نه اتیسم.