برخی در جامعه اتیسم به این ایده اعتراض دارند که اتیسم را می توان یا باید پشت سر گذاشت. کارول گرینبورگ نویسنده کتاب “راهنمای افراد متفکر در مورد اتیسم” ، می گوید: “اوتیسم” ذاتی فرد است و سخت افزار است نه نرم افزار. ”
گرینبورگ می گوید که در اکثر موارد ، افراد در واقع از طیف اتیسم خارج نشده اند ، بلکه مکانیسم های مقابله ای را یاد گرفته اند که به آنها امکان می دهد حتی در ارزیابی های رسمی “شبیه سازی یک شخصیت غیر اتیسم” را شبیه سازی کنند. اما “گذر” از این راه انرژی عظیمی می گیرد ، گرینبورگ پدر یک پسر دارای اتیسم است و می گوید:
“اکثر والدین کودکان دارای اتیسم در تلاش اند به صورتی رفتار کنند که کودکشان دارای رفتاری طبیعی است و همه انرژی خود را مصروف این می کنند تا ظاهری طبیعی از خود و فرزندشان نشان دهند.نه من و نه پسرم نمی خواهیم همه انرژی خود را صرف این کنیم که معمولی به نظر برسیم.بلکه می خواهم از همه انرژی مان برای دستیابی به اهدافی که برای خود تعیین کرده ایم استفاده کنیم.”
به نظر می رسد تصویربرداری مغزی از این ایده حمایت می کند که از دست دادن رفتارهای لازم برای تشخیص اوتیسم لزوماً به این معنا نیست که مغز فرد مجدد شروع به عملکرد درست نموده است. در یک مطالعه ، فاین و همکارانش دریافتند که هنگام انجام یک فعالیت کلامی، افراد در گروه نتیجه مطلوب از مکانیسم های جبرانی استفاده می کنند که نشان دهنده الگوهایی از فعالیت عصبی در برخی مناطق مغز است که بیشتر شبیه الگوهای همسالان افراد دارای اتیسم است تا الگوهای افراد غیر اتیسم. فاین می گوید: این یافته این ایده را که اتیسم این کودکان کم رنگ شده است ، نفی نمی کند و اختلال اتیسم بر اساس مشاهدات بالینی رفتار تشخیص داده می شود ، نه بر اساس اسکن های مغزی.
برای بسیاری از کودکان ، از دست دادن تشخیص می تواند یک شمشیر دو لبه باشد. بسیاری از آنها همچنان دارای مشکلات مداوم هستند ، مانند اختلال نقص توجه / بیش فعالی یا مسائل یادگیری مبتنی بر زبان. شولمان می گوید: “برخی از بچه های دارای اتیسم به طرز شگفت انگیزی خوب عمل می کنند ، اما هنوز به کمک احتیاج دارند.” برخی از این نقص ها ممکن است بلافاصله ظاهر نشوند. مشکلات مربوط به توجه ممکن است تا کلاس اول ظاهر نشوند ، زمانی که انتظار می رود بچه ها بی سر و صدا بنشینند ، و مشکلات یادگیری مبتنی بر زبان ممکن است تا کلاس سوم یا چهارم آشکار نشود .شولمان در این مورد اقدام به پژوهش نمود تا به پیگیری کودکانی بپردازد که نتیجه مطلوب دریافت نموده اند. شولمان دریافت که 7 درصد از 569 کودک تشخیص داده شده در برنامه او در ده سال گذشته، دیگر معیارهای اتیسم را برآورده نمی کنند. از این تعداد ، 35 نفر همچنان دارای مشکلات عاطفی ، رفتاری یا یادگیری هستند و فقط 10 نفر در کلاس اصلی و بدون هیچ گونه حمایت کمکی هستند.
برای تشریح مشکلات کودکانی که نتیجه مطلوب دریافت کرده اند می توان به گفته های مادر یک کودک دارای اتیسم که نتیجه مطلوبی به دست اورده ،اشاره نمود( بسیار خوب بود که می شد به گفته های یکی از مادران مرکز اردیبهشت استناد نمود ولی اصولا مادران مرکز مخالف نشر و بازگویی رخداد های کودکان خود هستند). امی مادر الکس می گوید علیرغم پیشرفت های خیره کننده کودکش نکاتی وجود دارد که او همچنان در مورد انها نگران است. نخست اینکه الکس 10 ساله هنوز در مهارتهای حرکتی خود ضعیف است هم در مهارتهای حرکتی درشت و هم ظریف وممکن است رفتار و حرکتهای ناشیانه ای داشته باشد.او خیلی به فعالیتهای ورزشی علاقه مند نیست و در خواندن مشکل دارد. مادر الکس می گوید مثل این است که اتیسم در کودکش پنهان شده وهمچنان در وجود او هست و دیگر علائم خود را نشان نمی دهد. مادر الکس مطمئن نیست او از طیف خارج شده باشد چراکه الکس همچنان در مدرسه و با چالشهای جدید مشکل دارد به ویژه در درک مطلب و پردازش های زبانی و تنها از طریق راهبرد های جبرانی می تواند این چالشها را پشت سر بگذارد. برای نمونه در کلاس علوم الکس تنها به حفظ و بازنمایی اطلاعات اکتفا می کند ولی واقعا انها را درک نمی کند .همین موارد باعث نگرانی مادر الکس گردیده است که اکنون که الکس تشخیص اتیسم را دریافت نمی کند چگونه می تواند نیازها و یا مشکلاتی که در اثر اتیسم در فرزندش وجود دارد را تبین و تشریح کند.چگونه می تواند شکستها و اضطراب ها و… را در کودکش تعریف کند. او می گوید کودکش رفتارهایی را نشان می دهد که با تشخیص اتیسم قابل توضیح بود ولی اکنون نه.والدین الکس در حال حاضر با خوشحالی منتظر هستند که الکس از دبیرستان فراغ التحصیل شود و بعد از تمام کردن کالج مشغول به شغل خوبی گردد. امید وار هستند که الکس در اینده بتواند دوستهای خوبی پیدا کند و از نظر اجتماعی نیز پیشرفت کند.