افراد مبتلا به اوتیسم مرتباً افکار و رفتارهای شدیداً تکراری دارند ، دقیقاً مانند آنچه در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری دیده می شود. اما افراد مبتلا به وسواس معمولاً از علائم خود احساس ناراحتی می کنند و دوست دارند از شر آنها خلاص شوند ، در حالی که افراد مبتلا به اوتیسم معمولاً با وسواس خود اذیت نمی شوند و در واقع ممکن است ازآنها استقبال نیز کنند. افراد مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم همچنین دارای طیف وسیعی از تفاوت های اجتماعی ، زبانی و شناختی هستند که در افراد مبتلا به وسواس دیده نمی شود.

  • یک فرد مبتلا به وسواس از افکار خود آزار می بیند ، در حالی که برخی از مبتلایان به اوتیسم احتمالاً از آنها لذت می برند.
  • در فرد دارای وسواس فکری-عملی در ابتدا وسواس فکری ایجاد و پس از ان وسواس عملی مشاهده می گردد و فرد با انجام رفتار، ان تکانه وسواس قطع می کند و احتمال کمی دارد که فرد دوباره درگیر تمنیات وسواس گونه در همان لحظه گردد، ولی در فرد دارای اوتیسم اینگونه نیست و فرد می تواند بارها و بارها در صورت انجام رفتار ان را تکرار نماید.
  • موقعیت های اجتماعی – افراد مبتلا به OCD احتمالاً از تشریفات و روال خود شرمنده یا خجالت زده می شوند ، در حالی که به نظر می رسد مبتلایان به اوتیسم نگرانی کمی نسبت به آنچه دیگران در مورد آنها و رفتارشان دارند ، دارند.
  • فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی در درجه اول چیزی که او را می رنجاند و تلاش می کند ان را متوقف کند اضطراب است و اجبارا برای کاهش اضطراب فعالیتهایی را انجام می دهد ، در حالی که مبتلایان به اوتیسم هم ممکن است تلاشهایی داشته باشند تا اضطراب را کاهش دهند ، اما این امر برای انها خیلی مهم نیست.
  • رفتارها در اختلال وسواس فکری عملی اغلب مانع کیفیت زندگی مبتلایان می شود ، در حالی که برای اوتیسم در برخی موارد احتمالاً این وسواس ها می تواند کیفیت زندگی آنها را افزایش دهد و به آنها کمک کند تا ایده های جدید بیاموزند ، انگیزه پیدا کنند و علایق خود را مدیریت کنند.
  • در اختلال وسواس فکری عملی در DSM-5 عنوان گردیده است که در حدود 30 درصد از افراد دارای این اختلال تا پایان عمر این اختلال را به همراه دارند ولی در اختلال اتیسم تا کنون عنوان می گردد که همه افراد دارای اتیسم علائم را تا پایان عمر به همراه دارند.
  • اصولا در زمانی که فرد دارای اتیسم رفتار تکراری و یا ریچوال را انجام می دهد اگر مانع او شویم بهم ریخته و یا قشقرق به پا می کند ولی فرد دارای اتیسم خود به دنبال حذف انهاست و از این امر استقبال می کند.
  • فرد دارای وسواس فکری-عملی می تواند پاسخ های غیر واقع بینانه ای برای رفتار های تکراری خود داشته باشد برای نمونه می گوید اگر 5 بار دست خود را با صابون نشوید میکروب ها کشته نمی شوند ولی فرد دارای اتیسم استنباط های واقع بینانه و یا غیر واقع بینانه ندارد.فرد دارای اتیسم درها را دائم باز و بسته می کند تا از نوع حرکت و یا صدای ایجاد شده لذت ببرد ولی فرد دارای اختلال وسواس این کار را برای اطمینان از بسته شدن در و کاهش اضطراب انجام میدهد.فرد دارای اوتیسم این تصور را ندارد که اگر پایش را روی خطوط موزایک قرار دهد حتما اتفاق بدی می افتد.